و بزودى او را مجبور مىكنم كه از قله زندگى بالا رود (سپس او را به زير مىافكنم)! «17» او (براى مبارزه با قرآن) انديشه كرد و مطلب را آماده ساخت! «18» مرگ بر او باد! چگونه (براى مبارزه با حق) مطلب را آماده كرد! «19» باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشه شيطانى خود را) آماده نمود! «20» سپس نگاهى افكند، «21» بعد چهره درهم كشيد و عجولانه دست به كار شد; «22» سپس پشت (به حق) كرد و تكبر ورزيد، «23» و سرانجام گفت: «اين (قرآن) چيزى جز افسون و سحرى همچون سحرهاى پيشينيان نيست! «24» اين فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!» «25» (اما) بزودى او را وارد سقر ( دوزخ) مىكنم! «26» و تو نمىدانى «سقر» چيست! «27» (آتشى است كه) نه چيزى را باقى مىگذارد و نه چيزى را رها مىسازد! «28» پوست تن را بكلى دگرگون مىكند! «29» نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدهاند! «30» ماموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار داديم، و تعداد آنها را جز براى آزمايش كافران معين نكرديم تا اهل كتاب ( يهود و نصارى) يقين پيدا كنند و بر ايمان مؤمنان بيفزايد، و اهل كتاب و مؤمنان (در حقانيت اين كتاب آسمانى) ترديد به خود راه ندهند، و بيماردلان و كافران بگويند: «خدا از اين توصيف چه منظورى دارد؟!» (آرى) اين گونه خداوند هر كس را بخواهد گمراه مىسازد و هر كس را بخواهد هدايت مىكند! و لشكريان پروردگارت را جز او كسى نمىداند، و اين جز هشدار و تذكرى براى انسانها نيست! «31» اينچنين نيست كه آنها تصور مىكنند سوگند به ماه، «32» و به شب، هنگامى كه (دامن برچيند و) پشت كند، «33» و به صبح هنگامى كه چهره بگشايد، «34» كه آن (حوادث هولناك قيامت) از مسائل مهم است! «35» هشدار و انذارى است براى همه انسانها، «36» براى كسانى از شما كه مىخواهند پيش افتند يا عقب بمانند ( بسوى هدايت و نيكى پيش روند يا نروند)! «37» (آرى) هر كس در گرو اعمال خويش است، «38» مگر «اصحاب يمين» (كه نامه اعمالشان را به نشانه ايمان و تقوايشان به دست راستشان مىدهند)! «39» آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مىكنند «40» از مجرمان: «41» چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» «42» مىگويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، «43» و اطعام مستمند نمىكرديم، «44» و پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم، «45» و همواره روز جزا را انكار مىكرديم، «46» تا زمانى كه مرگ ما فرا رسيد!» «47»
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت